پین کدتیم رفیق ، سه بار اشتباه بزنی فنا میشیم ، درست بزنی فدات میشیم !
نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد ، نمی دانم نداشتن ات سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد .
دوستم قلبی اگر باشد دعایت می کنم / جان اگر خواهی فدایت می کنم / با تو ام ای گل ، تو تنها نیستی / گوش کن زیبای من ، هر شب صدایت می کنم .
غرق ترانه میشوم از نگاه گاه گاه تو / کاش خانه ای بنا کنم در حوالی نگاه تو .
میان قلب من عشق تو پیداست / لبانت مثل گل خوشرنگ و زیباست / مشو غمگین اگر از هم جداییم / که بی رحمی همیشه کار دنیاست .
هرچند نمیدانم خواب هایت را با که شریک میشوی اما هنوز شریک تمام بیخوابی های من تویی .
مرا به ذهنت ، نه به دلت بسپار ، من از گم شدن در جاهای شلوغ می ترسم .
تو فکر نکن سکوت من ذکر فراموشی توست / بدون که هر لحظه دلم در همه جا به یاد توست .
شب ، کاش میشد با تو از عمق وجود ، از ته لحظه ی تنهایی دل ، سخنی گفت به پهنای خیال ، تا که در ظلمت خود ، مرا برداری تا خاطر یار .
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد / مرا روزی نباد آن دم که بی یاد تو بنشینم .
وقتی که با تو هستم پرواز می کنم من / دل پر زند به سویت وقتی که دورم از تو / از آسمان جانم با تو فقط پریدم / بال و پرم تو هستی ، جز تو کسی ندیدم .
باید از عشق بسازم غزلی قابل تو / غزلی ناب و صمیمانه به وزن دل تو / دلی از جنس بهار است که تقدیم تو باد / سبز باشی و دلت خانه ی پاییز مباد .
همین مسیر را مستقیم بروی میرسی به دو راهی ، یک راه به من ختم می شود ، آن دیگری به ختم من .
او شاخه گل لای کتاب اما من ؟ / از ماه پلی به آفتاب اما من ؟ / او سیر تکامل قشنگی دارد / اینگونه : نقاب ، قاب ، آب اما من ؟
دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم ؟ / دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم ؟ / من زنده به عشق تو ام ای دوست ولیک / از آرزوی روی تو مردم چه کنم ؟
.
از چهره ی افروخته شمعی داری / پیداست بنای قلع و قمعی داری / با هر کس و ناکسی نشستی جز من / زیبایی منحصر به جمعی داری .
این روزها یا به تو می اندیشم یا به این می اندیشم که چرا ؟ به تو می اندیشم !
نفس نمی کشد هوا ، قدم نمی زند زمین / سکوت می کند غزل ، بدون تو یعنی همین .
در چهار دیواری دنیا ، عشق ابدیست ، غم رفتنیست ، خاطره ماندنیست .
نمی خواهم نبودنت از شمارش انگشتانم بیشتر شود ، اما این روزها کاری از دستانم بر نمی آید .
گر محبت ثمرش سوختن و ساختن است / یا به دنبال محبت سر خود باختن است / من به میدان رفاقت گذرم از سر خویش / تا بدانی که این حاصل دوست داشتن است .
آموخته ام اگر کسی یادم نکرد یادش کنم ، شاید او تنهاتر از من باشد .
کابوس نبودی که رهایت بکنم / از خاطره عشق جدایت بکنم / آنقدر عزیزی که دلم می خواهد / هر چیز که دارم فدایت بکنم .
همیشه پنجره ای هست ، پنجره ای که به سوی امیدی گشوده می شود و این امید همان بهانه های کوچکی هستند که ما ساده از کنارشان می گذریم ، می دانم ، می دانم که همیشه پنجره ای هست ، بیا و پنجره ام باش .
دور شدم از تو دلم شور زد / ساز دلم نغمه ی ناجور زد / آه از آن چشم که با یک نظر / بال و پرم را گره کور زد !
میمیرم اگر دلت پر از غم بشود / یا چشم تو میزبان شبنم بشود / پاییز و بهار را به هم می دوزم / یک نخ اگر از پیرهنت کم بشود .
ای کاش نگاه خسته را خوابی بود / یا در شب بی ستاره مهتابی بود / ما مثل دو کاج دور از هم هستیم / ای کاش که بین من و تو تابی بود .
او باشد و مهتاب فراوانی هم / من باشم و اشک های پنهانی هم / حتما شب عاشقانه ای خواهد شد / مخصوصا اگر نم نم بارانی هم .
نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی / گرچه او کرد دل از سنگ ، تو تقصیر نکردی / شرمسار تو ام ای دیده ، از این گریه ی خونین / که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی .
بوی نفسهای لبت جان و دلم وا می کند / اما نمی دانم چرا امروز و فردا می کند / با بودنت کنار من ، غم های عالم می رود / فکر تو در این قلب من هر لحظه غوغا می کند .
من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم / فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم / تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام / ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام .
کاش بودم درختی در میان قلب تو ، تا وجودم ریشه می کرد از محبت های تو .
چه کرده ای تو با دلم که نبض من صدای توست ؟ / چه کرده ای تو با سرم که فکر من هوای توست ؟
ز تلخی سکوتت من چه بگویم / همان بهتر که از غم ها نگویم / تو کاری کرده ای با بی وفایی / دگر از عشق خود با کس نگویم .
لحظه ای پیش آرام صدایت کردم و تو آرام آرام صحن رویاهایم را حریم خود کردی .
عشق را با فکر تو معنا کنم من / با حضورت قلب خود زیبا کنم من / گرچه آبی در دلم جاری نبوده / دشت دل با بارش مهر تو دریا می کنم من .
من حسرت دیدار تو دارم به که گویم / از بهر تو من ابر بهارم به که گویم / غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم / از نرگس چشم تو خمارم به که گویم .
گاهی باران همه ی دغدغه اش باغچه نیست / گاهی از غصه ی تنها شدنش می بارد .
دوست فرشته ایست بی بال ! تقدیم به فرشته ی بی بالم که به داشتنش می بالم .
شاید روزی شاخه ی درختی شوم و از پشت پنجره چشمانت شبانه روز زل بزنم به احساست ، اما تو آنقدر چشم به راه دوخته ای که به گمانم چشمک های عاشقانه گاه و بیگاه مرا نبینی .